خلاصه قسمت سی و پنجم امپراطور دریا


بانو جمی در بازار چانگ هی با افرادش قدم میزند و به افسر محافظانش میگوید که تمام فعالیتهای بازرگانی او را از بندر دوکجین به چانگ هی منتقل کند.در چانگ هی یک میخانه بزند و مغازه ها را برپا کند او همچنان در حال قدم زدن است که متوجه میشود یک کشتی از پایتخت به بندر وارد شده بعد از لحظاتی با تعجب گونگ بوک ولرد کیم ووجینگ را میبیند که از کشتی پیاده میشوند آنها بعد از لحظاتی رودرروی هم قرار میگیرند بانو جمی هم متوجه میشود که رها شدن از دست گونگ بوک به همین راحتی نیست



گونگ بوک به مقر افرادش برمیگردد و مورد استقبال قرار میگیرد اما با دیدن یون که زخمی شده متوجه حمله یوم مون ودزدان دریایی به افرادشان میشود او به یون ورییس موچانگ میگوید که حمایت کامل پادشاه را برای سرکوب دزدان دریایی در اختیار دارند.خبر بازگشت گونگ بوک و لرد کیم ووجینگ به جانگ هوا که در موجینجو میباشد میرسد و او بسیار خوشحال میشود



ماهیگیران چانگ هی بخاطر انتقام گرفتن از دزدان دریایی برای خانواده از دست داده اشان به مقر گونگ بوک می آیند تا او آنها را برای نبرد بپذیرد گونگ بوک با بیاد افتادن لحظاتی که مادرش توسط دزدان دریایی دزدیده شد و توصیه رییس موچانگ آنها را میپذیرد بانو جمی بوسیله افسر محافظانش سریعا خبر اختیارات کامل گونگ بوک برای سرکوبی دزدان دریایی را به رییس دزدان ارباب لی میرساند از این طرف رییس جانگ خبر میدهد که فرمانده موچان و افرادش تسلیم گونگ بوک شده اند و فرماندهان مختلف جزایر از او ترسیده اند



ارباب لی دستور عقب نشینی از جزیره سوچانگ را میدهد از این طرف گونگ بوک وافرادش برای انتقام افراد از دست داده اشان عازم نبرد با دزدان دریایی جزیره سوچانگ میشوند ارباب لی موضوع را به فرماندهان مختلف جزایر میگوید آنها آماده عقب نشینی هستند که خبر میرسد گونگ بوک به جزیره حمله کرده است ارباب لی سریعا مردان دونگ چان را برای اینکه آنها را معطل کنند میفرستد و برای فرار از جزره سریعا اقدام میکنند آنها سرانجام جزیره را تصرف میکنند گونگ بوک دستور میدهد که جزایر اطراف را برای پیدا کردن یوم مون بگردند



جانگ دال در حال عقب نشینی به اینکه آنها دائما از جزیره ای به جزیره دیگر میروند خسته شده و بعد اشاره میکند که آنها ترسو هستند این حرف را ارباب لی میشنود و دستور میدهد گروهی از مردان به فرماندهی جانگ دال برای دفاع از جزیره جیچو باقی بمانند ! افراد گونگ بوک سرانجام به آن جزیره میرسند و تمام افراد او را میکشند جانگ دال نیز فرار میکند !



گونگ بوک دستور میدهد که مسیر دریایی بین جانسونگ و مانگیوم کاملا بسته شود وتحت محافظت قرار گیرد زیرا دزدان دریایی بخاطر منابع آب غذایی محدود که زود تمام میشود مجبور میشوند که خودشان را نشان دهند از طرفی سعی خواهند کرد که با بانو جمی تماس بگیرند که این باعث خواهد شد سرانجام آنها  را پیدا کنند.لرد ووجینگ برای صحبت با بانو جمی به خانه اش میرود .او در آنجا به بانو جمی هشدار میدهد که میداند او با ارباب لی تبانی کرده است واز این ببعد تمام حرکات او را زیر نظر دارد بنابراین باید مواظب حرکاتش باشد ضمنا فرماندار موجینجو (برادر جانگ هوا )را از کار برکنار خواهد کرد



لرد کیم ووجینگ موضوع عزل فرماندار موجینجو را به جانگ هوا میگوید جانگ هوا نیز فرصتی برای برادرش میگیرد که خود او استعفا دهد نه اینکه عزل شود.از این طرف یک ماهی از آخرین باری که دزدان دریایی دیده شدند میگذرد وهمچنان خبری از آنها نیست گونگ بوک به یو ن میگوید که خودش  برای تحت نظر داشتن خانه بانو جمی به موجینجو برود .ذخیره غذایی دزدان دریایی در حال تمام شدن میباشد و بدستور ارباب لی رییس جانگ برای کمک گرفتن از بانو جمی پیش او میرود.این باعث میشود یون و افرادی که آنجا کمین کرده بودند او را ببینند



رییس جانگ از بانو جمی کمک میخواهد اما بانو جمی قبول نمیکند و میگوید که تحت نظر است ونمیتواند اینکار را انجام دهد رییس جانگ در حال بازگشت است که یون وافرادش راهش را میبندند یون با رییس جانگ درگیر میشود و سرانجام او را دستگیر میکند آنها سعی میکنند با شکنجه از او حرف بکشند اما او حرفی نمیزند رییس موچانگ قصد دارد او را بکشد که گونگ بوک نقشه زیرکانه ای میکشد



او میگوید که وقتی او ویون در کودکی کشتی دزدان را تعمیر کردند و پدرش به این خاطر مرد آنها را در جزیره ای بی آب وعلف رها کردند تا بمیرند آنها نیز اینکار را خواهند کردتا او آهسته بمیرد .این نقشه زیرکانه گونگ بوک برای این بود که چون میدانست که رییس جانگ یک دزد دریایی کارکشته است ومیداند که چطوری باید خودش را از آن جزیره نجات دهد این باعث میشود که بعد از رهایی از جزیره پیش ارباب لی برود و همین باعث خواهد شد آنها مقر ارباب لی را پیدا کنند. آنها رییس جانگ را درجزیره باکیل رها میکنند



رییس جانگ بعد از مدتی خودش را به آب میزند و مشغول شنا کردن میشود او تا جزیره ای دیگر شنا میکند گونگ بوک وافرادش هم قدم به قدم تعقیبش میکنند.آنها قایقی را در آن جزیره میگذارند تا او زودتر برسد. سرانجام رییس جانگ به مخفیگاه ارباب لی میرسد مقر آنها که شناسایی شد گونگ بوک دستور میدهد افسران امنیتی آماده حرکت به جزیره شوند از این طرف یوم مون بدون اینکه به ارباب لی بگوید یک کشتی را برمیدارد تا  محاصره گونگ بوک را بشکند واین باعث میشود از جزیره برود افراد گونگ بوک نیز به جزیره میرسند



خلاصه قسمت 35 امپراطور دریا

خلاصه قسمت سی و چهارم امپراطور دریا


جانگ هوا به گونگ بوک توضیح میدهد که لرد کیم ووجینگ به اتهام تبانی با دزدان دریایی و همچنین بخاطر اینکه به  گونگ بوک  اجازه ورود به شیلا را داده است هم اکنون در شهر سلطنتی میباشد و اگر گونگ بوک به شهر سلطنتی نرفته بود او نیز دستگیر میشد گونگ بوک تصمیم میگیرد که به شهر سلطنتی برود و حقیقت را آشکار کند



بانو جمی به ملاقات ارباب لی میرود و به وی میگوید که به او کمک خواهد کرد تا وارد شهر سلطنتی شود و به چیزی که میخواهد دست پیدا کند در عوض ارباب لی باید به او کمک کند تا مرکز تجارت خودشان را در چانگ هی برپا کنند زیرا چانگ هی مکان بسیار مهمی برای تجارت بین چین و ژاپن میباشد



جانگ هوا از تصمیم گونگ بوک برای بازگشت به شیلا آگاه میشود وبه دیدار او میرود که منصرفش کند اما گونگ بوک میگوید که اتهام تبانی به آنها توهینی است به آنهایی که برای سرکوبی دزدان دریایی جان خود را از دست دادند به این خاطر او به شیلا خواهد رفت تا بی گناهی خودش و لرد کیم ووجینگ را اثبات کند چاریونگ در راه سفر شیلا خاکستر ارباب سول را در این مسیر پراکنده میکند



بانو جمی در ملاقاتی مهم ارباب لی را با بازرس کل آشنا میکند در این میان فرماندار موجینجو میرسد و وقتی میفهمد که بانو جمی مهمانهای مهمی دارد و نمیتواند داخل شود به افسر محافظان بانو جمی میگوید که شنیده گونگ بوک به چانگ هی برگشته است و او برای اینکه گونگ بوک را به شهر سلطنتی ببرد به آنجا خواهد رفت



آنها گونگ بوک را دستگیر میکنند و به شهر سلطنتی میبرند.از اینطرف رییس موچانگ تصمیم میگیرد که آنها با کشتن ارباب لی به گونگ بوک برای آزادی کمک کنند برای اینکار گروه سه نفره آنها برای شناسایی به جزیره سوچانگ میرود و بعد از فهمیدن موقعیت و تعداد سربازان آنها به چانگ هی برمیگردند و متوجه میشوند که با این وضعیت نمیتوانند به آنجا حمله کنند از این طرف گونگ بوک نیز توسط وزیر جنگ مورد بازرسی قرار میگیرد و شکنجه میشود



شکنجه های گونگ بوک همچنان ادامه دارد و آنها به هر شکلی سعی میکنند که از گونگ بوک اعتراف بگیرند.از این طرف ارباب لی دستور میدهد که نیروها برای حمله به چانگ هی آماده شوند تا با یورش به افراد باقی مانده گونگ بوک که در منزل بازداشت هستند و مسلح هم نیستند همه آنها را به قتل برسانند.آنها شب هنگام حمله خود را آغاز میکنند




این خبر به افراد گونگ بوک که در بازداشت هستند میرسد و از فرمانده میخواهند که اجازه دهد مسلح شوند تا از چانگ هی محافظت کنند سرانجام او قبول میکند و افراد مسلح میشوند .آنها به دزدان دریایی حمله میکنند نبرد سختی در میگیرد در لحظه ای از این نبرد یون و یوم مون با هم مبارزه میکنند که سرانجام یون توسط یوم مون زخمی میشود ولی هاجین و رییس موچانگ به کمک او میشتابند



این نبرد به پایان میرسد وحدودا صد نفر از افراد گونگ بوک کشته میشوند.ارباب لی و افرادش بخاطر این موفقیت جشن میگیرند اما از اینطرف گونگ بوک وقتی بیدار میشود خودش را در تختخواب میبیند و کنارش لرد کیم ووجینگ. او به گونگ بوک میگوید که آنها نتوانستند موفق شوند و گونگ بوک با تحمل شکنجه بیگناهی آنها را ثابت کرد سپس میگوید که او آماده شود که اعلیحضرت میخواهد او را ببیند.گونگ بوک به دیدار اعلیحضرت میرود ونتیجه این دیدار این میشود که اعلیحضرت اختیار تام به گونگ بوک برای سرکوبی دزدان دریایی میدهد ... 



قسمت 34 امپراطور دریا


خلاصه قسمت سی و سوم امپراطور دریا

خلاصه قسمت  33 امپراطوردریا


اصابت تیر جانگ دال به ارباب سول باعث وخامت بی اندازه حال ارباب سول میشود .گونگ بوک پزشکی را به بالین او می آورد ولی پزشک تمام کارهایی که میتواند برای او انجام میدهد و میگوید که دیگر کاری نمیتواند برایش انجام دهد گونگ بوک نیز دستور میدهد که افسران و ماموران امنیتی برای حمله به جزیره جین وول آماده شوند تا گونگ بوک سر یو م مون و ارباب لی را برای ارباب سول بیاورد



آنها به جزیره میروند ولی دزدان دریایی آنجا را ترک کرده بودند ارباب لی این خبر را میشوند ودستور میدهد که آنها به جزیره سوچانگ بروند تا تجدید قوا کنند و فعلا به هیچ کشتی حمله نکنند.در این میان به گونگ بوک میگویند که ارباب سول بهوش آمده است ارباب سول از چاریونگ میخواهد که گونگ بوک به یانگزو برگردد تا تجدید قوا کند



سرانجام نقشه بانو جمی اجرا میشود و فرماندار موجینجو  لرد کیم ووجینگ  را به اتهام دستور ورود مسلحانه گونگ بوک به موجینجو و تبانی دستگیر میکند از اینطرف هم برای بردن گونگ بوک میروند که متوجه میشوند گونگ بوک و افرادش در حال بازگشت به یانگزو هستند ارباب لی به یوم مون میگوید که به کشتی گونگ بوک حمله کند ولی یوم مون قبول نمیکند



ارباب سول در لحظات آخر زندگیش به گونگ بوک میگوید که او باید بعد از مرگ او فرمانده گروه شود واو را به خواسته هایش برساند او باید بزرگترین تاجر شود و همچنین مواظبت از چاریونگ را بر عهده بگیرد .گونگ بوک بیاد لحظات گذشته با ارباب سول میافتد



افسر محافظان بانو جمی توسط جانگ دال متوجه میشود که پادگانهایی که ارباب لی دائما بین آنها جابجا میشود بین کدام جزایر میباشد یوم مون که پنهانی به منزل بانو جمی رفته بود متوجه میشود که بانو جمی قصد دارد که از سفر جانگ هوا به یانگزو جلوگیری کند



افراد بانو جمی به گروه حامل جانگ هوا حمله میکنند اما یوم مون  به کمک آنها میرود و فراریشان میدهد اما جانگ هوا او را صدا میزند و با او صحبت میکند و سرانجام به او میگوید که هیچ وقت دیگر نمیخواهد او را ببیند.در یانگزو افراد جدیدی به گروه گونگ بوک برای تقویت اضافه میشوند ولی ناگهان به گونگ بوک خبر میرسد حال ارباب سول بشدت خراب شده است ارباب سول در آخرین صحبت قبل از مرگش به گونگ بوک میگوید که خاکسترش را در مسیر دریایی بین شیلا تا چین پراکنده کنند به چاریونگ نیز میگوید که متاسف است که او را تنها میگذارد و بعد جان میسپارد اشکهای چاریونگ یگانه دختر او ....



خبر به افراد میرسد و آنها ناتوان بر روی زمین مینشینند مراسمی برای ارباب سول برگزار میشود و جسدش سوزانده میشود.گونگ بوک به عنوان جانشین ارباب سول با افراد صحبت میکند و میگوید که او پایگاهشان را در چانگ هی خواهد ساخت دزدان دریایی را نابود خواهند کرد و تجارت با ژاپن را آغاز خواهند کرد .گونگ بوک در  ساحل به چاریونگ میگوید که قصد دارد خواسته ارباب سول را انجام دهد و با او ازدواج کند چاریونگ میگوید که او دوست دارد که واقعا در قلبش باشد در حالی که او اکنون در قلبش نیست و به انتظار آن روز مینشیند گونگ بوک و چاریونگ به منزل برمیگردند که خبر میرسد جانگ هوا برای دیدن او به آنجا آمده است....    
 


 


خلاصه قسمت سی و دوم امپراطور دریا


یوم مون و افرادش  که نتوانسته بودند گونگ بوک را در خانه ارباب سول پیدا کنند بناچار ارباب سول را با خود میبرند.وقتی گونگ بوک با اسارت ارباب لی رییس دزدان به چانگ هی برمیگردد متوجه میشود که ارباب سول نیز به اسارت یوم مون در آمده درعوض یوم مون نیز وقتی به جزیره برمیگردد متوجه میشود که ارباب لی  به اسارت گونگ بوک در آمده است !




لرد کیم ووجینگ متوجه اتفاقات افتاده میشود گونگ بوک نیز برای او توضیح میدهد که نمیتوانند ارباب لی را به مسئولان تحویل دهند زیرا با اینکار یوم مون در عوض ارباب سول را خواهد کشت جانگ دال تصمیم میگرد ارباب خودش را عوض کند وبه بانو جمی خدمت کند او به پیش او میرود و در آنجا به او میگوید که رییس دزدان به اسارت گونگ بوک در آمده است




گونگ بوک تصمیم میگیرد برای مذاکره با یوم مون به جزیره جین وول برود .او با شجاعت به آنجا میرود و بعد از دیدار با یوم مون به تنهایی با ارباب سول صحبت میکند.ارباب سول میگوید که او نباید رییس دزدان را آزاد کند ولی گونگ بوک در صحبت با یوم مون به او میگوید که پنج روز دیگر  ارباب لی را برای معاوضه با ارباب سول خواهد آورد



افسر محافظان بانو جمی که با کشتن یکی از افسران امنیتی با لباس او به کشتی حامل ارباب لی آمده بود متوجه این نقشه آنها میشود وبه بانو جمی خبر میدهد بانو جمی باهوش نیز سریعا با شنیدن این موضوع به دیدار یوم مون میرود و به او میگوید که در آن روز باید ارباب سول را بکشد ولی او میگوید که نمیتواند پیمانش را بشکند



معاون وزیر مالیات برای برسی وضعیت گروه بانو جمی دستور جستجوی خانه آنها را میدهد بانو جمی در صحبت با معاون مالیاتی میگوید که آنها خلافی نداشته اند اما معاون مالیاتی میگوید که آنها یک شاهد دارند و وقتی این شاهد وارد میشود بانو جمی با دیدن او خشکش میزند این شاهد جانگ هوا میباشد


 


جانگ هوا دفتر رمز کالاهای ورودی بانو جمی و دفتری که بر اساس آن بتوانند از حروف رمز سر در بیارند را به آنها میدهد .جانگ هوا به برادرش میگوید که چون بانو جمی تجاری که با او تجارت میکردند را ترساند که با او تجارت نکنند او نیز تصمیم گرفت که مثل خودش با او رفتار کند و این کار به این خاطر بود .و اما گونگ بوک همچنان در فکر ارباب سول و چاریونگ نیز غمگین و ناراحت...




رییس یانگ که مطمئن میشود  یوم مون زیر قولش نمیزند و ارباب سول را تحویل میدهد نقشه ای میکشد وبرای اجرای این نقشه از جانگ دال کمک میگیرد.سرانجام روز موعود میرسد و دو گروه  همدیگر را در محل قرار ملاقات میکنند پلی گذاشته میشود تا دو ارباب از روی آن عبور و وارد کشتیهای خودشان شوند آنها در حال گذر هستند که نقشه اجرا میشود و جانگ دال با یک تیر ارباب سول را از پشت میزند .



گونگ بوک قصد تعقیب آنها را دارد ولی بخاطر شدت جراحت مجبور میشود از اینکار دست بردارد.از این طرف بانو جمی وقتی میفهمد که آنها باید درماه ده ها هزار سکه نقره مالیات بدهند سریعا نقشه ای میکشد .چون گونگ بوک رییس دزدان را دستگیر کرد ولی او را آزاد کرد این جرم جریمه سنگینی دارد و چون لرد ووجینگ از او حمایت کرد او نیز جریمه خواهد شد به این خاطر بانو جمی به افسر محافظانش میگوید که سریعا به بازرس ارشد گزارش داده شود تا آنها را دستگیر کنند   




خلاصه قسمت سی و یکم امپراطور دریا

قسمت 31 امپراطور دریا

با سلام خدمت عزیزان هموطن خلاصه قسمت سی و یکم امپراطور دریا را تقدیمتان میکنم


 

کشتی تجاری جانگ هوا وارد آبهای خطرناک داچانگ میشود یوم مون نیز افرادش را برای اجرای نقشه آماده میکند آنها تصمیم میگیرند ابتدا با تیرهای آتشی آنها را فریب دهند و وقتی که کشتی آنها کنار ساحل پهلو گرفت با وضعیت مناسب جزرو مد به آن کشتی حمله کنند گونگ بوک با زرنگی خاصش متوجه سکوت بیش از حد آن منطقه میشود وخطر را احساس میکند و به افرادش آماده باش میدهد


 


 

کشتی دزدان با تیرهای آتشی به کشتی آنها حمله میکنند و این باعث میشود که گونگ بوک مجبور شود که دستور لنگر گرفتن کنار جزیره سادانگ را بدهد.آنها وارد جزیره میشوند ولی آنجا یوم مون وافرادش به آنها حمله میکنند و بدلیل حمله ناگهانی و وضعیت مناسبتر بسیاری از افراد گونگ بوک را میکشند و این باعث میشود که گونگ بوک دستور عقب نشینی دهد آنها کشتی جانگ هوا را از دست میدهند گونگ بوک و افرادش برای کشته شدگان این ماجرا مراسمی برگزار میکنند


 


 

ارباب سول و ارباب جو متوجه میشوند که این نقشه ها از جانب بانو جمی میباشد و بدنبال مدرک محکمی برای ثابت کردن این قضیه میگردند تا گزارش دهند .از اینطرف با نقشه بانو جمی و نامه ای که برای پسر عموی پادشاه میفرستد حق امتیاز فرستادن نمک جانگ هوا از بین میرود زیرا بانو جمی گزارش شکست او در انتقال نمک و حمله دزدان را به او توسط نامه ای میگوید و این باعث میشود که بانو جمی خودش اینکار را بر عهده بگیرد


 


 

بانو جمی با ترساندن افرادی که با جانگ هوا معامله میکردند و  کشتن آنها باعث میشود که آنها از ترس جانشان از فکر معامله با او بیرون بیایند از این طرف گونگ بوک با نقشه ای شجاعانه و زیرکانه تصمیم میگرد که به جزیره جینوول مقر اصلی یوم مون و افرادش حمله کند زیرا آنها حتی فکرش را نمیتوانند بکنند که گونگ بوک بعد از این شکست و از دست دادن نصف افرادش به آنها حمله کندو گونگ بوک از ارباب سول اجازه میگیرد و موضوع را به رییس موچانگ و  یون میگوید


 


 

یوم مون از ارباب لی میخواهد گروه کوچکی از مردان را به او بدهد تا به کشتی گونگ بوک که فکر میکند به یانگزو برمیگردد حمله کند تا او را بکشد از طرفی بانو جمی از ارباب لی میخواهد که لرد کیم ووجینگ را بکشد و ارباب لی در عوض میخواهد که بانو جمی به او کمک کند تا تجارت با برهیا را دوباره از سر بگیرد تا بتواند تسلیحات و اسبهای جنگی از آنجا وارد کند


 


 

گونگ بوک و افرادش سوار بر کشتی برای حمله به جزیره جین وول میروند از این طرف هم یوم مون با عده ای دیگر برای کشتن گونگ بوک به جزیره جین وول میرود  گونگ بوک با حمله ای ناگهانی ارباب لی را دستگیر میکند اما متوجه میشوند که یوم مون نیست و او به چانگ هی رفته در چانگ هی یوم مون که به خانه ارباب سول حمله کرده وقتی گونگ بوک را نمیبیند ارباب سول را دستگیر میکند و وضعیت بسیار پیچیده میشود....