خلاصه قسمت سی و یکم امپراطور دریا
قسمت 31 امپراطور دریا
با سلام خدمت عزیزان هموطن خلاصه قسمت سی و یکم امپراطور دریا را تقدیمتان میکنم
کشتی تجاری جانگ هوا وارد آبهای خطرناک داچانگ میشود یوم مون نیز افرادش را برای اجرای نقشه آماده میکند آنها تصمیم میگیرند ابتدا با تیرهای آتشی آنها را فریب دهند و وقتی که کشتی آنها کنار ساحل پهلو گرفت با وضعیت مناسب جزرو مد به آن کشتی حمله کنند گونگ بوک با زرنگی خاصش متوجه سکوت بیش از حد آن منطقه میشود وخطر را احساس میکند و به افرادش آماده باش میدهد
کشتی دزدان با تیرهای آتشی به کشتی آنها حمله میکنند و این باعث میشود که گونگ بوک مجبور شود که دستور لنگر گرفتن کنار جزیره سادانگ را بدهد.آنها وارد جزیره میشوند ولی آنجا یوم مون وافرادش به آنها حمله میکنند و بدلیل حمله ناگهانی و وضعیت مناسبتر بسیاری از افراد گونگ بوک را میکشند و این باعث میشود که گونگ بوک دستور عقب نشینی دهد آنها کشتی جانگ هوا را از دست میدهند گونگ بوک و افرادش برای کشته شدگان این ماجرا مراسمی برگزار میکنند
ارباب سول و ارباب جو متوجه میشوند که این نقشه ها از جانب بانو جمی میباشد و بدنبال مدرک محکمی برای ثابت کردن این قضیه میگردند تا گزارش دهند .از اینطرف با نقشه بانو جمی و نامه ای که برای پسر عموی پادشاه میفرستد حق امتیاز فرستادن نمک جانگ هوا از بین میرود زیرا بانو جمی گزارش شکست او در انتقال نمک و حمله دزدان را به او توسط نامه ای میگوید و این باعث میشود که بانو جمی خودش اینکار را بر عهده بگیرد
بانو جمی با ترساندن افرادی که با جانگ هوا معامله میکردند و کشتن آنها باعث میشود که آنها از ترس جانشان از فکر معامله با او بیرون بیایند از این طرف گونگ بوک با نقشه ای شجاعانه و زیرکانه تصمیم میگرد که به جزیره جینوول مقر اصلی یوم مون و افرادش حمله کند زیرا آنها حتی فکرش را نمیتوانند بکنند که گونگ بوک بعد از این شکست و از دست دادن نصف افرادش به آنها حمله کندو گونگ بوک از ارباب سول اجازه میگیرد و موضوع را به رییس موچانگ و یون میگوید
یوم مون از ارباب لی میخواهد گروه کوچکی از مردان را به او بدهد تا به کشتی گونگ بوک که فکر میکند به یانگزو برمیگردد حمله کند تا او را بکشد از طرفی بانو جمی از ارباب لی میخواهد که لرد کیم ووجینگ را بکشد و ارباب لی در عوض میخواهد که بانو جمی به او کمک کند تا تجارت با برهیا را دوباره از سر بگیرد تا بتواند تسلیحات و اسبهای جنگی از آنجا وارد کند
گونگ بوک و افرادش سوار بر کشتی برای حمله به جزیره جین وول میروند از این طرف هم یوم مون با عده ای دیگر برای کشتن گونگ بوک به جزیره جین وول میرود گونگ بوک با حمله ای ناگهانی ارباب لی را دستگیر میکند اما متوجه میشوند که یوم مون نیست و او به چانگ هی رفته در چانگ هی یوم مون که به خانه ارباب سول حمله کرده وقتی گونگ بوک را نمیبیند ارباب سول را دستگیر میکند و وضعیت بسیار پیچیده میشود....