خلاصه قسمت سی ام امپراطوردریا
قسمت 30 امپراطور دریا
خنجر یوم مون به جانگ هوا برخورد میکند و او بیهوش میشود.گونگ بوک که در این لحظه وارد خانه شده بود قبل از اینکه بتواند جانگ هوا را ببیند سریع بدنبال یوم مون میرود ولی او فرار میکند.گونگ بوک برای کمک پزشک ماهری را که از چین آورده بود برای آنها میفرستد.یوم مون نیز از اینکاری که انجام داده سخت به فکر فرو میرود.سون جانگ که قبلا محافظ جانگ هوا را دیده بود متوجه میشود این جانگ هواست که زخمی شده.گونگ بوک حدس میزند که این یو م مون بود که قصد کشتن نایب السلطنه را داشت
سون جانگ سرانجام به گونگ بوک میگوید کسی که توسط خنجر یوم مون زخمی شد جانگ هوا بود و او به سرعت پیش او میرود.گونگ بوک در صحبت با نایب السلطنه از خودش و جانگ هوا میگوید از طرفی نایب السلطنه هم میگوید که او جانگ را زمانی که در چانگ آن در یک فاحشه خانه کار میکرده دیده ونجات داده و به شیلا آورده است .قصد داشت که برای او شوهری انتخاب کند ولی جانگ هوا گفته که به تجارت علاقه دارد و با کمک کوچکی از نایب السلطنه تجارت را آغاز وگسترش داده است.ارباب سول و ارباب جو نیز به ملاقات بانو جمی میروند
جانگ هوا سرانجام بهوش می آید و به نایب السلطنه میگوید که بخاطر اینکه او زندگی جدیدی به او داده جانش را برای او بخطر انداخته است.از این طرف وزیر جنگ به ملاقات لرد کیم می آید و فرما ن سلطنتی را به وی میگوید که به شهر سلطنتی برگردد ولی او قبول نمیکند و میگوید که در موجینجو می ماند جانگ هوا توسط رییس امور تجاریش میفهمد که گونگ بوک میداند که او در آنجا میباشد.او به لرد کیم میگوید که اگر بازهم گونگ بوک را ملاقات کند فقط در امور تجاری میباشد
چاریونگ با گونگ بوک صحبت میکند و میگوید که از اینکه او هیچ جایی در قلب او ندارد عمیقا آشفته است.چاریونگ با اشک از پیش گونگ بوک میرود.گونگ بوک و جانگ هوا سرانجام همدیگر را ملاقات میکنند .گونگ بوک از جانگ هوا میپرسد که چرا این مدت خودش را به او نشان نداده اما جانگ هوا صحبت از این میکند که سرنوشت آنها مدتهاست که تمام شده واو باید از قلبش جانگ هوا را بیرون کند واگر از این ببعد ملاقاتی داشته باشند فقط امور کاری خواهد بود و دیگر احساسی در کار نخواهد بود.جانگ هوا نیز با اشک باز میگردد
دزدان دریایی با آموزشهای سخت یوم مون با شمشیر واقعی بشدت ورزیده و آماده اجرای هر دستوری میشوند.ارباب لی میگوید که هیچ کسی نباید بدون اجازه او از آبهای شیلا عبور کند اما از اینطرف آموزشهای سخت افسران امنیتی گونگ بوک نیز در جریان است و آنها نیز بشدت مشغول تمرین هستند.یوم مون از نقشه خودش برای حمله به کشتی تجاری حامل بارهای جانگ هوا صحبت میکند.جانگ هوا خودش شخصا همراه این کشتی که گونگ بوک و افرادش از آن محافظت میکنند می آید.سفر آنها آغاز میشود