چرا زمین تخت است؟

براهین غیر قابل انکار تخت بودن زمین:

 

برهان اول:

1-       واقعیت اتر: پس از اینکه ماهیت موجی نور آشکار گردید، دانشمندان به وجود ماده ای که محیط و بستر انتشار امواج نور را فراهم می آورد، پی بردند. در واقع هر موجی نیاز به یک محیط دارد، و اتر هم محیطی است که نور در آن سیر می کند. برای اینکه نور از خورشید به ما برسد باید تمام فضای بین خورشید تا زمین را بپماید، پس تمام این محیط از اتر پر شده است. در سال 1887 دو دانشمند امریکایی آزمایشی برای یافتن مستقیم اتر در فضا انجام دادند. آنها پیش بینی می کردند که چون زمین در حال حرکت از میان اتر است ، پس سرعت حرکت نور در جهت حرکت زمین بیشتر از عمود بر آن است. آزمایش دقیقی که آنها انجام دادند به هیچ نتیجه ای نرسید و تفاوت سرعت حرکت نور در محیط اتری به علت چرخش زمین را مشاهده ننمودند. ولی این آزمایشِ درست، آنها را به یک نتیجه ی نادرست رساند: ایشان گفتند پس اتر وجود ندارد! در حالی که حقیقت وجود اتر انکار ناپذیر است، زیرا هر موجی نیاز به محیط دارد. در واقع نتیجه ی درست از این آزمایش این بود که زمین همانطور که احساس می کنیم ساکن است و هیچ حرکتی ندارد. آنها بجای اینکه حرکت زمین را انکار کنند وجود اتر را انکار کردند! که اصلاً معقول نیست. این آزمایش نشان می دهد که زمین ساکن است و هیچ حرکتی ندارد.

 

برهان دوم:

1-      در مدل امروزی سیاره ی زمین تصور می شود که یک توپ سنگی کروی است که در میان فضا با سرعت صدها هزار کیلومتر در ساعت پرواز می کند. ولی چگونه امکان دارد که زمین این سرعت را برای میلیون ها سال حفظ کند، در حالی که تمام فضا از اتر پر شده است و با زمین اصطکاک دارد. در واقع انرژی حرکتی زمین توسط اتر گرفته می شود و برای ادامه ی حرکت نیاز به کسی دارد که آن را هل دهد.

2-      اگر بخواهیم قبول کنیم که زمین با آن سرعت وحشتناک به دور خورشید در حال چرخش است، باید مثل ماشینی که در حال پیچیدن می باشد همه ی اشیاء روی زمین به یک سو پرت شوند!  در طول روز که رو به خورشید است همه چیز به سمت درون فشرده می شود و در شبها همه ی درختها و ساختمان ها به سمت بیرون پرتاب شوند! و چون چنین چیزی را از نظر کاملاً تجربی مشاهده نمی کنیم پس زمین نمی تواند در یک مدار به دور خورشید بچرخد.

 

برهان سوم:

1-      تصور کنید اگر جهان گرد باشد و دو نفر یکی در قطب شمال ودیگری در قطب جنوب باشد، آنکه در قطب شمال است توسط نیروی ثقل به سمت پایین کشیده می شود، ولی آنکه در قطب جنوب است، توسط نیروی ثقل به پایین سقوط خواهد کرد.

2-      همچنین مثلاً اگر تعدادی سنگ روی یک توپ فوتبال قرار دهید تعدادی از آنها از لبه های توپ به پایین می افتند. و این نشان می دهد که اگر زمین هم گرد می بود، همه چیز از کناره های آن به سمت پایین سقوط می کرد.

 

برهان چهارم:

1-      تصور کنید، اگر یکی از ساکنین بالایی زمین برای دیدن دوست خود به بخش زیرین زمین کروی برود، چه اتفاقی می افتد؟! آن کسی که بالاست معتقد است که جهت پایین، پایین است. وآن کسی که در پایین زندگی می کند جهت پایین را بالا می داند!  در نتیجه هنگامی که با هم روبرو می شودند باید معکوس همدیگر باشند، و این محال است.

تناقض

برهان پنجم:

1-       همانطور که می دانید آب حدود 75 درصد از سطح سیاره ی مارا گرفته است. همچنین تمام دورتادور آن توسط سیال دیگری به نام هوا فرا گرفته است. چطور می توان تصور کرد که این تریلیون ها تن آب و هوای اطراف زمین به سختی به سطح سیاره چسبیده باشند؟ از طرف دیگر نیروی گرانش چگونه می تواند این حجم عظیم از آب مایع را در این مدت طولانی اطراف خود نگه دارد؟

سقوط

2-       حتی اگر بپذیریم که «بار گرانشی» می تواند این کار را بکند، بازهم با مشکلاتی که شاخه ی دیگر علم فیزیک، یعنی ترمودینامیک برای ما ایجاد می کند، روبرو می شویم.

 

بسیار واضح است که دنیا ثابت است و در مرکز کیهان مستقر شده است. خورشید، سیارات و تمامی ستارگان به دور زمین گردش می کنند (البته نه ضرورتاً در مدارهای دایره ای).

 

این از جمله دلایلی بود که زمین تخت ها برای اثبات ثبوت و تخت بودن زمین ارائه می کنند. البته جالب است که بعضی از آن دلایل شبیه همان دلایلی است که در برابر چرخش زمین در زمان گالیله توسط ریاضیدانان ارائه می شد.

مثلاً تصور کنید که اگر زمین با سرعت بسیار زیاد به دور خود می چرخید چقدر مسافرت کردن آسان می شد! همانطور که می دانید در منطقه ی استوایی، زمین در طول 24 ساعت 40 هزار کیلومتر می چرخد. پس سرعت چرخش زمین بیش از 1500 کیلومتر در ساعت است!! شما اصلاً نمی توانید این سرعت را تصور کنید. از طرف دیگر شما کافی بود که با پریدن بوسیله ی یک هلیکوپتر، تماس خود را با سطح زمین قطع کنید، در آن صورت زمین زیر پای شما خواهد چرخید و بعد از 12 ساعت شما به قاره ی امریکا می رسید!

 

منبع:

سقف بلند